انتشار مقالات علمی- پژوهشی در دورۀ معاصر، فرصتی مناسب برای به اشتراک گذاشتن یافتههای پژوهشگران و آگاهی مخاطبان از تازهترین دستاوردهای علمی است. بهرغم رشد کمّی انتشار اینگونه مقالات در دهۀ اخیر، به ارزیابی و نقد آنها توجه کافی نشده است.
این مقاله بر آن است با روش تو چکیده کامل
انتشار مقالات علمی- پژوهشی در دورۀ معاصر، فرصتی مناسب برای به اشتراک گذاشتن یافتههای پژوهشگران و آگاهی مخاطبان از تازهترین دستاوردهای علمی است. بهرغم رشد کمّی انتشار اینگونه مقالات در دهۀ اخیر، به ارزیابی و نقد آنها توجه کافی نشده است.
این مقاله بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی انتشار آن دسته از مقالات علمی- پژوهشی بپردازد که از سال 1381 تا 1390 دربارۀ ادبیات منتشر شدهاند. هدف از این پژوهش، بیان نقاط قوت و ضعف این مقالات و ارائۀ تصویری از وضعیت مقالهنویسی علمی در حوزۀ تحقیقات ادبی است. برای این منظور، 345 مقاله به عنوان نمونه گزینش شد و در آنها مهمترین موضوعات مورد توجه نویسندگان، شناسایی و در قالب رویکردهای متنمحور، زمینهمحور، نویسندهمحور، خوانندهمحور و مقالات متفرقه تبیین گردید. همچنین الگوی همکاری میان نویسندگان و کیفیت و کمیّت منابع مورد استناد در این مقالات نیز در قالب نمودارها و جدولهایی ارائه شده است. به جهت اهمیت مسئلۀ مستندات مقالات و برای سنجش دقت دادههای بهدستآمده از حجم نمونۀ اصلی، تعداد 345 مقالۀ دیگر در قالب دو گروه «شاهد 1» و «شاهد 2» مورد بررسی دقیقتر قرار گرفت.
این بررسی نشان میدهد با وجود تنوّع موضوعی مقالات، بهکارگیریِ گونههای مختلف منابع، توجه به برخی رویکردهای میانرشتهای بهویژه در نیمۀ دوم دهۀ هشتاد، دقت نسبی در تدوینِ منسجم مقالات، تخصّصیشدن گروهی از مجلات علمیِ مرتبط با ادبیات و نیز رشد چشمگیر همکاری استادان و دانشجویان در نشر مقالات، در بسیاری از این مقالات کاستیهای متعددی وجود دارد. از جمله ضعف روششناختی، غلبۀ رویکرد توصیفی، تکراری بودن محتوای شمار زیادی از مقالات، فقر نگاه انتقادی، شمار زیاد مقالات آموزشمحور، رواج معیارهای کمّی و شکلگرایانه و... هستند.
پرونده مقاله
روح الامين شهرستاني اصفهانی مشهور به میرجمله درسال 981 هـجری در«شهرستان» از توابع اصفهان به دنيا آمد و در سال 1047هجری در اثر بیماری لقوه و فالج در دهلی چشم از جهان فروبست. وی با وجود شغل وزارت یکی از شاعران پرکار زمان خویش است. وی به تقليد از نظامي، خمسه اي سروده است. چکیده کامل
روح الامين شهرستاني اصفهانی مشهور به میرجمله درسال 981 هـجری در«شهرستان» از توابع اصفهان به دنيا آمد و در سال 1047هجری در اثر بیماری لقوه و فالج در دهلی چشم از جهان فروبست. وی با وجود شغل وزارت یکی از شاعران پرکار زمان خویش است. وی به تقليد از نظامي، خمسه اي سروده است. شعرهای او قریب به سی هزار بیت است. شیوۀ او در شاعری همان است که کلیم در مدحش گفته: «خلعت الفاظ بر قد معانی دوخته». مقایسۀ نظیره ها با اصل اثر می تواند در شناخت اثر ادبی و دلایل ماندگاری و موفقیت آن راهگشا باشد. در این مقاله، با مقایسۀ محتوایی و ساختاری- زبانی منظومۀ شیرین و خسرو روح الامین با خسرو و شیرین نظامی، تفاوت ها و شباهت های دو منظومه بررسی شده است. در بخش هایی از داستان که به تقلید از نظامی سروده شده، در شیوۀ بیان متفاوت است. بسیاری از الفاظ و ترکیبات و تعبیرات نظامی در شعر او با قالب تازه ارائه شده اند که نسبت به اصل خود در جایگاه نازل تری قرار می گیرند. این تغییر و تفاوت اغلب در محور جانشینی و همنشینی رخ می دهد. روح الامین کمتر به نوجویی در ترکیبات و تعبیرات و الفاظ گرایش دارد و همت خود را بیشتر صرف تغییر روایت و حوادث داستان میکند.
پرونده مقاله
محمود دولتآبادی یکی از داستاننویسان بزرگ ایران است. او با تلاش و جدیت در امر خلاقیت ادبی توانسته است خود را در جامعه ادبی ایران و تا حدی جهان تثبیت کند. دولتآبادی مانند هر نویسنده بزرگ دیگر مراحل رشد و تکامل هنری خود را گام به گام پیموده و از پیچ و خمهای دراز دامنی چکیده کامل
محمود دولتآبادی یکی از داستاننویسان بزرگ ایران است. او با تلاش و جدیت در امر خلاقیت ادبی توانسته است خود را در جامعه ادبی ایران و تا حدی جهان تثبیت کند. دولتآبادی مانند هر نویسنده بزرگ دیگر مراحل رشد و تکامل هنری خود را گام به گام پیموده و از پیچ و خمهای دراز دامنی گذشته است. تحت تأثیر گفتمانهای متعدد و مدام نوشونده تاریخ معاصر ایران قرار گرفته و آثارش را در واکنش و پاسخ به این گفتمانها خلق کرده است. در این پژوهش، داستانهای بلند او را که به یک اعتبار میان داستان کوتاه و رمان معلق ماندهاند، از نگاه تأثیر مستقیم و غیر مستقیم ایدئولوژی و گفتمانهای رایج در دهههای چهل و پنجاه هجری بررسی کردهایم. این آثار به لحاظ زیباشناختی دارای ضعفهایی است، اما نویدبخش نویسندهای بزرگ هستند که با نگارش کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده به حقیقت میپیوندد. اما از نظر درونمایه و پرداخت شخصیتهای داستانی، دولتآبادی شاید بدون آنکه خود اشرافی بر این امر داشته باشد، در دامنه اثرگذاري ایدئولوژی و گفتمانهای روزگار خود قرار میگیرد و مضامینی را به دنیای داستانهایش وارد میکند که با محیط فرهنگی خود چندان سنخیتی ندارند و آدمهای او نیز ریشههای خود را از سرزمین فرهنگ بومی کندهاند و غرب پروردگانی هستند که تنها زبان و لباس بومی بر تن کردهاند.
پرونده مقاله
در نود سال اخیر، تکرار انتقاد از شعر کهن فارسی در حوزه های مختلف فکری، فرهنگی، ادبی و...، به این انتقادها وجهی گفتمانی داده است؛ به گونه ای که بهعنوان مثال در بررسی آراي شاعران نوگرایی چون نیما یوشیج و احمد شاملو، با «گفتمان انتقاد از شعر کهن» مواجهیم.
گفتمان، مجموعه چکیده کامل
در نود سال اخیر، تکرار انتقاد از شعر کهن فارسی در حوزه های مختلف فکری، فرهنگی، ادبی و...، به این انتقادها وجهی گفتمانی داده است؛ به گونه ای که بهعنوان مثال در بررسی آراي شاعران نوگرایی چون نیما یوشیج و احمد شاملو، با «گفتمان انتقاد از شعر کهن» مواجهیم.
گفتمان، مجموعه ای از گزاره هاست که در یک بازۀ زمانی، به طور منسجم دربارۀ موضوعی خاص بیان می شوند و زبان را در آن زمینه تجهیز می کنند. در تبارشناسی که مهم ترین رویکرد روش شناختی میشل فوکو در تحلیل گفتمان است، با بازگشت به سرچشمه های شکل گیری و طبیعی سازی گفتمان، بسیاری از رویکردها و گزاره ها، ساخت شکنی، تحلیل و آسیب شناسی می شوند. مقالۀ حاضر نیز بر آن است که با بررسی، طبقه بندی، تحلیل انتقادی و آسیب شناسی رویکردهای انتقادی پنج تن از معرو ف ترین روشنگران ایرانی در قرن سیزدهم هجری (نوزدهم میلادی)، زمینه های شکل گیری و طبیعی سازی بسیاری از انتقادها به شعر کهن فارسی را نشان دهد. در این مقاله از روش توصیفیـ تحلیلی با رویکرد انتقادی استفاده شده است.
براساس یافته های این پژوهش، روشنگران ایرانی با معیار اثبات گرایی علمی، تقلیل ادبیات به کارکرد سیاسیـ اجتماعی، علمی و مادی، نگاه اثباتی به زبان و توجه به رسانگی زبان ادبی برای اطلاع رسانی، آموزش و تبلیغ، تعمیم معیارهای علوم تجربی و زیست شناختی به عناصر ادبی و... به نقد شعر کهن فارسی پرداختند و انتقادهای خود را در چهارچوب مفاهیمی چون برجسته نمایی، حاشیه رانی، تقابل، کلشیه سازی، سوء تشخیص و... طبیعی سازی کردند.
پرونده مقاله
نظامي گنجوي، در شعر زباني پيچيده و استعاري دارد. او با واژگان بسيار بازي ميكند و براي تأثيرگذاري عاطفي، بر مخاطب ميكوشد. این نوشته، پژوهشی دربارة زبانِ شعریِ او بر اساس نظریههای فرمالیستی با هنجارگریزی است. مهمترين وجه هنجارگريزي، دوري از تكرار لفظ و معناي عادي است، چکیده کامل
نظامي گنجوي، در شعر زباني پيچيده و استعاري دارد. او با واژگان بسيار بازي ميكند و براي تأثيرگذاري عاطفي، بر مخاطب ميكوشد. این نوشته، پژوهشی دربارة زبانِ شعریِ او بر اساس نظریههای فرمالیستی با هنجارگریزی است. مهمترين وجه هنجارگريزي، دوري از تكرار لفظ و معناي عادي است، آن چيزي كه شاعر هميشه در پي آن بود. ما با بررسی عناصر این بافت میتوانیم ترفندهای هنری و شاعرانة وی را در خلق آثار ادبی کشف کنیم. نظامی، با عدول از زبان معیار و آشنایی زدایی، به خلق این زبان پرداخته است. البته، هنجارگریزی باید بر اساس زبان هنجار و زمان کاربرد آن بررسی شود. در ساختار شعر وی، هنجارگریزیهای موسیقایی، واژگانی، دستوری و معنایی نقشي اساسی دارند.
پرونده مقاله
با شکوفایی جریانِ عظیمِ «مدرنیسم» در قرن بیستم که همة حوزههاي حیاتِ بشری را تحتِ سیطرة خویش قرار داد، در ادبیّات نیز شاهد دگردیسیِ رمان و پیدایشِ شیوههاي نوینی برای روایتِ داستان بودیم. اصطلاح استعاریِ «جریان سیّال ذهن» که نخستین بار توسّط «ویلیام جیمز» آمریکایی در حو چکیده کامل
با شکوفایی جریانِ عظیمِ «مدرنیسم» در قرن بیستم که همة حوزههاي حیاتِ بشری را تحتِ سیطرة خویش قرار داد، در ادبیّات نیز شاهد دگردیسیِ رمان و پیدایشِ شیوههاي نوینی برای روایتِ داستان بودیم. اصطلاح استعاریِ «جریان سیّال ذهن» که نخستین بار توسّط «ویلیام جیمز» آمریکایی در حوزة علم روانشناسی مطرح شد، طیِ همین پروسة «مدرنیسم» واردِ حوزة ادبیّاتِ داستانی شده، به شیوهای مدرن به روایتِ رمان مبدّل گشت. در قالبِ این مقاله کوشیدهایم پس از اشارهای گذرا به ویژگیها و مشخّصههاي «جریان سیّال ذهن» با انتخابِ داستانهايی از «مصطفی مستور» که آثارش بیشترین شباهت را به شیوة «جریان سیّال ذهن» دارد، آنها را از منظرِ انطباق با معیارهای داستانِ «جریان سیّال ذهن» مورد بررسی و نقد قرار دهیم. به بیانِ دیگر اين مقاله در صدد پاسخگویی بهاین پرسش است که میتوان تعدادی از داستانهاي «مصطفی مستور» را – آنگونه که آيا برخی از منتقدین گفتهاند- در مجموعة داستانهاي «جریان سیّال ذهن» جای داد؟
در کنار آنچه به عنوان هدف غایی این مقاله عنوان شد، بايد گفت که صفت «جریان سیّال ذهن» به آن دسته از داستانها اطلاق میشود که دارندة همه یا بخش اعظمیاز ویژگیهاي «جریان سیّال ذهن» باشد. بدین ترتیب نمونههاي مستخرج و ارائه شده از داستانهاي مستور برای تک تک ویژگیهاي «جریان سیّال ذهن» نه به معنای قطعیّتِ انتسابِ آنها بهاین شیوه از داستانپردازی، بلکه کوششی است تا درصدِ وجودِ این ویژگیها و شدّت و ضعفِ آنها در داستانهاي موردِ بررسی نشان داده شود.
پرونده مقاله
تحلیل انتقادی گفتمان، شاخهای از مطالعات زبانشناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی میپردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافتهای این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسي ميشود. به این منظور، تمهیدات هن چکیده کامل
تحلیل انتقادی گفتمان، شاخهای از مطالعات زبانشناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی میپردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافتهای این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسي ميشود. به این منظور، تمهیدات هنری و داستانی متن به دقت بررسی شده، اثر هنری به عنوان محصولی گفتمانی در بافت تاریخیاش تحلیل شده است. توجه به وقایع و شخصیتهای دورهی تاریخیای که رمان روایتگر آن است، همچنین در نظر گرفتن بافت اجتماعیـ سیاسی خلق اثر، نشان میدهد که تقابل نیروی اندیشهورزی روشنفکرانه با قدرت تمامیتطلب حاکم، مؤلف را به سمت گزینش معنادار وقایع تاریخی برده است. گلشیری، تحت تأثیر گفتمان روشنفکری زمان خود، در این رمان با نشان دادن قدرت و خشونتِ منجر به انقراض در خاندان قاجار، میان داستان خود و شرایط اجتماعیـ سیاسی حکومت پهلوی دست به نوعی معادلسازی زده است.
پرونده مقاله
در مقاله حاضر تحقيقات نظامشناسي از جنبههای گوناگون و در حوزههای مختلف نقد و بررسی شده است. در یک نگاه، رویکرد تحقیقات نظامیشناسی، از تدوین شرح احوال و عقاید و کلی گویی با رویکرد سنتی، به دو حوزه نقد و تحلیل آثار نظامی به سبك نوين، و بازنویسی منظومههاي پنج گنج تغییر چکیده کامل
در مقاله حاضر تحقيقات نظامشناسي از جنبههای گوناگون و در حوزههای مختلف نقد و بررسی شده است. در یک نگاه، رویکرد تحقیقات نظامیشناسی، از تدوین شرح احوال و عقاید و کلی گویی با رویکرد سنتی، به دو حوزه نقد و تحلیل آثار نظامی به سبك نوين، و بازنویسی منظومههاي پنج گنج تغییر یافته است.
در حوزه نقد و تحلیل، منظومه خسرو و شيرين به علت بهرهمندي فراوان از هنرهای بیانی و بلاغی، کاربرد عناصر داستانی به سبک نوین، انعکاس فرهنگ عامه و وجود تمثیلها و ضربالمثلهای دلنشین، دارای ظرفیت بیشتر نقد و تحلیل بوده و دیوان نظامی نیز به سبب در دسترس نبودن نسخه تصحيح شده قابل اعتماد، کمترین پژوهشها را به خود اختصاص داده است.
در حوزه بازنویسی، منظومه ليلي و مجنون، به سبب طرح ساده داستان، دربر داشتن موضوع عشق آسمانی و شهرت بیشتر این داستان در میان عوام، بیش از سایر منظومهها، مورد توجه اقتباس كنندگان آثار نظامی بوده است و به مخزنالاسرار، به علت زبان پیچیده، مضامین عرفانی و وجود حکایتهای متعدد، کوتاه و مجزا، اقبال نشده است.
پرونده مقاله
طي چند دهه اخير همراه با موج جهانی ادبیات پسامدرن، رمان هايي در عرصۀ ادبيات داستاني ايران پدید آمده اند که مدعی رویکردی نوین در نگرش و نگارش این نوع ادبی هستند که طبعاً زبان و سبک را هم دربرمیگیرد. زبان، برجستهترين عنصر سبكي در مطالعات ادبي است. از طرفي هر نوع تغيير چکیده کامل
طي چند دهه اخير همراه با موج جهانی ادبیات پسامدرن، رمان هايي در عرصۀ ادبيات داستاني ايران پدید آمده اند که مدعی رویکردی نوین در نگرش و نگارش این نوع ادبی هستند که طبعاً زبان و سبک را هم دربرمیگیرد. زبان، برجستهترين عنصر سبكي در مطالعات ادبي است. از طرفي هر نوع تغيير در فرم و محتوای زبان اثر ادبي، نشاندهندۀ دگرگوني در نگرش خالق اثر نسبت به جهان پيرامون خويش و انسان است. بنابراين آنچه مهم مينمايد، بررسي تأثیراتی است كه فلسفۀ ادبیات پسامدرن براي زبان رمان ایرانی ايجاد كرده است؛ زیرا مقولۀ زبان، عناصر و مفاهیم وابسته به آن، در فلسفۀ ادبیات پسامدرن جایگاهی محوری دارد، به نحوی که ادبیات پسامدرن را با چگونگی کاربست زبان برای بازآفرینی جهان داستانی میشناسند. این مقاله ضمن تحلیل الگوهای زبانی در رمان پسامدرنیستی ایران، چگونگی به کارگیری عناصر زبانی این رمانها را با نگاهی انتقادی تبیین ميكند. برای کشف تمهیدات زبانی سبکساز در این مقاله، عناصر زبانی این آثار با الهام از رویکرد سبکشناسی لایهای در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی، شناسایی و دستهبندی شدند و امکانات زبان متن در هر لایه توصیف و نشان داده شد و اینکه هر یک از این خصوصیات زبانی در لایۀ مورد نظر، چه امکاناتی را در جهت بازتولید نگرش پسامدرن یا دوری از آن در جهان داستاني این رمانها انجام میدهد. پس از بررسی زبان این آثار مشخص شد در سطح آوایی مشخصه سبکی متمایزی ندارند و در سطح واژگانی، در هر دو حوزه کلی زبان در مفهوم کاربرد ادبی و محاوره ای گام برمی دارند و همچنین دارای انسجام دستوری نیز هستند.
پرونده مقاله
همزمان با طرح آرای باختین دربارۀ «منطق مکالمه» در اوایل قرن بیستم که مقدمۀ وضعِ نظریۀ بینامتنیت توسط ژولیا کریستوا در دهۀ 60 میلادی گردید، بدیعالزمان فروزانفر در تألیف سخنوسخنوران، رویکردی انتقادی پدید آورد که بعدها عبدالحسین زرینکوب مبانی نظری آن را ذیل عنوان «نقد ن چکیده کامل
همزمان با طرح آرای باختین دربارۀ «منطق مکالمه» در اوایل قرن بیستم که مقدمۀ وضعِ نظریۀ بینامتنیت توسط ژولیا کریستوا در دهۀ 60 میلادی گردید، بدیعالزمان فروزانفر در تألیف سخنوسخنوران، رویکردی انتقادی پدید آورد که بعدها عبدالحسین زرینکوب مبانی نظری آن را ذیل عنوان «نقد نفوذ» در کتاب نقد ادبی تبیین کرد. این پژوهش میکوشد چگونگی عملکرد فروزانفر را در ایجاد روشی منسجم برای بیان تأثیر و نفوذِ صوری و محتوایی در شعر فارسی تبیین کند و ضمن مقایسۀ آن با روش «نقد نفوذ»، آن را بهمثابه یک رویکرد انتقادی مستقل معرفی نماید. فروزانفر با دخل و تصرف در مبحث کهن سرقات ادبی، آن را به ابزاری کارآمد و کاربردی برای توصیف چگونگی تأثیرگذاریهای ادبی در شعر فارسی تبدیل کرد و با وجود فاصله از خاستگاه نظری بینامتنیت، مفاهیمی مشابه با آن را در تحلیل روابط ادبی در شعر و تعیین نقش و جایگاه شاعران در بستر تاریخ بهکار برد.
پرونده مقاله
نقد اقلیمی، یکی از رویکردهای نقد ادبی است که به بررسی اقلیم خاص یک منطقه و تأثیرگذاری آن بر مؤلفه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی و ... می پردازد. احمد محمود، جزو آن دسته از نویسندگانی است که توجه ویژه ای به اقلیم جنوب داشته است و مولّفه های نقد اقلیمی را می توان، چکیده کامل
نقد اقلیمی، یکی از رویکردهای نقد ادبی است که به بررسی اقلیم خاص یک منطقه و تأثیرگذاری آن بر مؤلفه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی و ... می پردازد. احمد محمود، جزو آن دسته از نویسندگانی است که توجه ویژه ای به اقلیم جنوب داشته است و مولّفه های نقد اقلیمی را می توان، در آثار او از جمله «درخت انجیر معابد» جست وجو کرد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مسئله اصلی تحقیق، آن است که احمد محمود، با استفاده از کدام ویژگی های شاخص، به بازتاب اقلیم جنوب در رمان «درخت انجیر معابد» پرداخته است؟ احمد محمود، با استفاده از عناصر زبانی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به بازتاب اقلیم جنوب در این رمان پرداخته و بدین ترتیب، به حوزة اقلیمی نویسی جنوب، هویّتی مستقل بخشیده است. هدف از این پژوهش، آن است که نحوة تأثیرگذاری اقلیم جنوب را بر زبان، فرهنگ، باورهای عامه، آداب و رسوم، مسائل سیاسی شهر اهواز و ... مورد بررسی قرار دهیم. اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر از آن روست که به وسیلة نقد اقلیمی، می توان به خوانش جدیدی از متن و نیز، به تشخّص سبکی احمد محمود از سایر نویسندگان دست یافت. نتایج تحقیق، بیانگر آن است که مختصات جغرافیایی و ناحیه ای بر شکل گیری نوع پوشش، معماری، شغل ها و تحوّلات سیاسی اثر گذار بوده است. عناصر اقلیمی و طبیعت، سبب ساز شکل گیری بسیاری از باورهای عامه از جمله دخیل بستن به درخت، شمع افروختن، قربانی کردن برای درخت و... شده است. نویسندة رمان، با استفاده از صورخیال اقلیمی، به بازتاب هوای گرم و شرجی و بارش کم باران در خوزستان پرداخته، و نیز عناصر طبیعت و اقلیم جنوب، زمینه ساز کشمکش میان دو جامعة سنتی و مدرن شده است. احمد محمود، ورود بیگانگان و چپاول نفت را دست مایة نغزی برای بیداری مردم در این رمان قرار داده است.
پرونده مقاله